لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۱۲:۲۶

دردسرهای کرملین در پی «حملۀ تروریستی» دهشتناک در حومۀ مسکو


«حملۀ تروریستی»* دهشتناک در کنسرتی در حومۀ مسکو کرملین را با معضلات چندگانه‌ای روبه‌رو کرده است، چه در پاسخگویی به افکار عمومی که چرا چنین حمله‌ای به‌رغم برخی هشدارها رخ داد و چه در راهکارها برای ممانعت از حمله‌های مشابه بعدی.

بحث بر سر ماهیت و انگیزه‌های عاملان «حملۀ تروریستی» روز جمعه سوم فروردین در سالن کنسرتی در حومۀ مسکو همچنان در اوج است؛ حمله به سالنی که ظاهراً شش هزار نفر در آن حی و حاضر بوده‌اند، با بیش از ۱۳۰ کشته و ۲۰۰ مجروح تا لحظۀ نوشتن این متن.

آمریکایی‌ها اوایل ماه مارس اعلام کرده بودند که در مسکو خطر حملۀ تروریستی به‌خصوص در کنسرت‌ها وجود دارد و در وب‌سایت سفارت ایالات متحده در روسیه هم به شهروندان آمریکایی هشدار داده شده بود. نیویورک‌تایمز هم در این باره مطلب نوشته بود و خبرهایی هم هست از این‌که واشینگتن به‌طور رسمی میز مقام‌های روسیه را از این خطر باخبر کرده است.

مشابه این مورد هنگام حملۀ مرگبار داعش در کرمان در جریان مراسم قاسم سلیمانی در ۱۴ دی ۱۴۰۲ هم عنوان شده بود و آن‌جا هم گفته می‌شد که آمریکایی‌ها پیشاپیش خبر داشتند و خبر داده بودند.

یکشنبۀ گذشته که پوتین در مصاحبۀ مطبوعاتی‌ پس از اعلام پیروزی‌اش در انتخابات در این باره مورد سؤال قرار گرفت، پاسخش این بود که «این حرف‌ها نوعی ارعاب شهروندان روسیه و ایجاد سراسیمگی در آن‌ها از سوی آمریکاست».

روسیه در مواجهه با «حمله‌های تروریستی» بی‌تجربه نبوده است، چه حمله‌های برخاسته از منطقۀ چچن و چه از آسیای مرکزی، چه در تئاتری در مسکو و چه در مدرسه‌ای در بسلان در داغستان در سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۵ و...

در سال‌های اخیر با کاهش این گونه حملات و شاید اعتمادبه‌نفس کاذبی که مقامات و نهادهای امنیتی روسیه پیدا کردند که همه چیز تحت کنترل است، طبیعی بوده که حساسیت‌ها هم رو به کاهش بگذارد و هشدارهایی از نوع هشدارهای آمریکا را هم در فضای تنش میان دو کشور تبلیغات و «ارعاب» تلقی کنند.

حالا حمله انجام شده و داعش هم آن را ولو به صورتی مبهم به عهده گرفته است. مبهم از این جهت که اطلاعیۀ داعش حاوی اطلاعاتی نیست که از اشراف کامل آن به این عملیات گواهی بدهد، مگر این که اطلاعیۀ بعدی ماجرا را تکمیل کند یا اصولاً معلوم شود که داعش خودش را به میان انداخته و حمله کار آن نبوده است.

با این همه، اگر دست داشتن داعش هم قطعی شود، برای کرملین سخت خواهد بود که روایت آمریکایی‌ها را قبول کند؛ به‌خصوص که باید بپذیرد با نادیده‌گرفتن هشدار آمریکا غیرمسئولانه با جان صدها شهروند روسیه بازی کرده و آن‌ها را قربانی این بی‌مبالاتی احتمالی خود کرده است.

در همین راستا است که کرملین حالا همچنان بر سناریوهای دیگر متمرکز است و حرف‌های متفاوتی از مسکو شنیده می‌شود، مثلاً این‌که اگر حرف آمریکا درست هم باشد، «از کجا این اطلاعات را به دست آورده و نکند که خودش پشت ماجرا بوده»، یا عنوان می‌شود که چهار عامل حمله در حال فرار به سوی اوکراین بازداشت شده‌اند و مستقیم و غیرمستقیم اوکراین پشت این حمله معرفی می‌شود.

آشنایی مهاجمان با محیط

تقریباً مسلم است که عاملان حمله شهروندان تاجیکستان بوده‌اند. این‌که داعش شاخۀ خراسان با استفاده از هرج‌ومرج و فساد داخلی اوکراین در آن‌جا هم موفق به ایجاد پایگاه و جذب شهروندان تاجیکستان در این کشور شده باشد، به‌خصوص که تاجیک‌ها هم زبان روسی (رایج در اوکراین) عین زبان مادری‌شان است، امر بعیدی نیست.

در سال‌های گذشته که شکست داعش در سوریه و عراق رو به گسترش بود، بخشی از نیروهای آن به جمهوری‌های سابق شوروی منتقل شدند. خصومت داعش با روسیه هم دلایل معینی دارند. در سال‌های گذشته گاه و بی‌گاه داعش کرملین را به سرکوب «امت مسلمان» متهم کرده است، از جمله به دلیل رویکرد و حضور روسیه در جنگ داخلی سوریه و نیز پیوندها و حمایت‌هایش از حکومت‌های آسیای مرکزی و قفقاز در مقابله با اسلام‌گرایان و نیز به دلیل نوع سیاست‌هایش در چچن.

به عبارت دیگر، منتفی نیست که هسته‌ای که حمله را طراحی و اجرا کرده، پایگاهش در اوکراین بوده باشد، ولی این کمتر به معنای تأیید اتهام کرملین علیه رهبری اوکراین در ارتباط با حمله است، ولو که این رهبری در عرصۀ جنگ با روسیه در وضعیت نامساعدی است و فشارهای روسیه، چه در جبهه و چه در حمله به شهرها و نابودی زیرساخت‌های اوکراین، ابعادی کم‌سابقه یافته است.

البته بحث بر سر این نیست که این گزینه کاملاً منتفی است، ولی با توجه به پیامدهای سنگین آن برای وجهۀ اوکراین در عرصۀ بین‌المللی در صورت اثبات ارتباط با حمله، بسیار بعید است که کی‌یف به یک چنین دیوانگی‌ای دست زده باشد.

تمرکز احتمالاً سوداگرانه و انحرافی کرملین بر این روایت معنایش تشدید جنگ علیه اوکراین و نیز تبلیغات ملی و ناسیونالیستی در عرصۀ داخلی برای بسیج نیرو و جذب اجباری ذخیره برای ارتش خواهد بود، با این عنوان که «دشمن قدار و تروریست را باید شکست داد».

روزهای سخت مسکو و تهران

حمله از هر جایی که برنامه‌ریزی شده باشد، روسیه و نیز ایران روزهای سختی در پیش دارند، چرا که داعش خراسان برخلاف کشورهای غربی در درون ایران و روسیه در محیط فرهنگی و زبانی آشنا عمل می‌کند.

حضور یک میلیون تاجیک در روسیه و جمعیت بزرگی از افغان‌ها در ایران و تمایل درصدی کوچک از آن‌ها به گرایش‌های افراطی کار را برای مسکو و تهران در ممانعت از بروز حمله‌های مشابه سخت‌ می‌کند و چه بسا که کرملین (و تهران) در متن یک سوءظن جمعی، بی‌محابا به سیاست فشار و تهدید و تحدید علیه شهروندان آسیای مرکزی، قفقاز و افغانستان روی بیاورد، با عواقبی شاید بدتر برای امنیت و ثبات روسیه و ایران.

هر چه که هست، کرملین در هفته‌ها و ماه‌های آینده روزهای سختی در پیش دارد، چه در پاسخگویی به افکار عمومی روسیه دربارۀ این‌که چگونه هشدارها را ولو در حدی محدود جدی نگرفته است و چه در این باره که با کدام سیاست‌ها و رویکردها مانع حمله‌های مشابه شود بدون آن‌که کل جمعیت آسیای مرکزی و قفقاز حاضر در روسیه را مشمول سوءظن و سرکوب جمعی کند.

این هم کمتر قابل تردید است ‌که تبلیغات و تمرکز کنونی‌ کرملین بر دراز کردن انگشت اتهام علیه اوکراین، چه در صحنۀ جنگ و چه در عرصۀ داخلی روسیه، احتمالا بدون پیامدهای منفی نخواهد بود.

*علاوه بر خود روسیه، شورای امنیت سازمان بین‌الملل و بسیاری کشورهای غربی نیز این حمله را «تروریستی» خوانده‌اند.
نظرات نویسندگان در یادداشت‌ها لزوماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.
XS
SM
MD
LG